بسم الله الرحمن الرحیم
شکر بر دو نوع است : شکر زبانی ، شکر عملی
گفتیم که ما برای رسیدن به حقیقت وجود و برای دست پیدا کردن به خود عالی باید به دنبال علم حقیقی که قران است باشیم .
حال سؤال این است که ما چگونه و از چه طریقی می توانیم به این علم که در قران است برسیم ؟
قبلا عرض شد که با مجاهده ی علمی و عملی ؛ یعنی مجاهده و تلاش برای باسواد شدن و کسب علم و
آموختن قران ،که در وهله ی اول ضروری است ، تو تا لفظ و معنی ظاهری قران را ندانی ؛ نمی توانی مفهوم آیات
را بفهمی ودر نتیجه نمی توانی به آنچه قران از تو خواسته ، عمل کنی . مجاهده ی علمی تکلیف تو را بر تو
نشان می دهد و تو با آشنا شدن با مفاهیم قران ، کم کم به آیات قران شناخت پیدا می کنی و
با زبان او را شکر می گویی ؛ که این را "شکر زبانی " گویند .بعد از این شکر ، رغبت پیدا می کنی که
به قران عمل کنی ؛ یعنی این شناخت تو را به عمل به قران می کشاند ؛ که این را " شکر عملی " گویند .
با عمل به قران تو در هر میدانی می فهمی چه تکلیفی داری و با رغبت آن را انجام می دهی ؛
یعنی با انجام دادن وظیفه ای که به عهده ات است ،در عمل نشان می دهی که شاکر و مطیع فرمان او
هستی و این شکر دیگر لقلقه ی زبانت نیست ، بلکه هم با زبان او را شکر می گویی و هم در عمل شاکری !
لذا بعد از این شکر عملی ، وجود تو باز می شود و آیات را بهتر از قبل می فهمی و بهتر هم عمل می کنی ؛
چون قران زنده است ، اگر تو با قران انس گیری و همراه شوی ؛ قران تو را زنده می کند و به حیات می رساند .
پس با هر بار عمل کردن ، معرفت تو به قران بالاتر می رود و بصیرت پیدا می کنی و روح تو وسعت می گیرد و
بازتر می شود و عمل تو هم نورانی تر از قبل می شود و........
به همین گونه تو در وجودت سیر می کنی و معرفت تو بالا و بالاتر و عمل تو هم با اخلاص و با اخلاص تر می شود
و در نتیجه ، وجود تو هی لطیف و لطیف تر و الطف می شود وقران درون خود را بر تو باز می کند و تو به باطن
قران دست پیدا می کنی و با قران سیر و حرکت می کنی .چون " لا یمسّه الّا المطهّرون " فقط پاکان می توانند به بطن قران برسند .
وقتی تو به بطن قران رسیدی ؛ به بطن و درون خودت (خود عالی ) هم می رسی . چون قبلا گفتیم که قران
نسخه ی وجودی ماست و ما فقط با عمل به قران می توانیم خود را بیابیم و به زیبایی های درونمان دست پیدا کنیم .
. حال این سیر و حرکت با قران تو را به اعلی علیین می رساند ،
یا در جنّات النعیم یا فردوس برین و رضوان و............ " و الله اعلم " .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
علم حقیقی آن علمی است که وقتی به آن می رسی و آن را کسب می کنی، خود به خود به دنبال آن شکر می آید ،
و تو از فزونی علم مغرور نمی شوی بلکه هر چه علم در تو زیادتر می شود ؛ متواضع تر می شوی و شاکر ، نه کافر .
کفر یعنی پوشاندن ،پوشاندن چه چیزی ؟ پوشاندن حقیقت ، کسی که به علم حقیقی دست پیدا کند ؛ هرگز حقیقت را نمی پوشاند ،
بلکه هم به زبان و هم در عمل حقیقت را نشان می دهد .در روایت است که :" اطلبوا العلم ولو بالصّین " طلب کنید علم را اگر چه در چین باشد .
علمی که قران فرموده برای بدست آوردن آن حتی باید به دورترین نقاط دنیا سفرکنید و آن را بیابید ؛
آن علمی است که تو با کسب آن علم ، خود را می یابی و جایگاه خودت را در نظام هستی می یابی ،
متأسفانه امروز علمی که در دانشگاهها هست و فرد می آموزد ؛بیشتر او را در خودش گم می کند تا پیدا !
و فرد هر چه می آموزد ، آن خود عالی و حقیقی را بیشتر می پوشاند ؛و در عوض اینکه حق را نشان دهد ،
حق را می پوشاند . البته این علم به عنوان مقدمه و در اول راه خوب است ،
اما برای تکمیل آن باید به دنبال علمی باشیم که خدا آن را بر ما واجب کرده و آن علم ، شناخت خویشتن است
که با مجاهده ی علمی و عملی ، آن را می یابی .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
ارزش و بهای هر چیزی به نیتی است که از انجام آن داشتی . فرض کن تو از مکه ی مکرمه اومدی و
چهار نفر از دوستات برات گل آوردند .اولی برای جبران اون گل دیروزت ، برات گل آورده و
دومی به خاطر حرف اطرافیان که نگن چقدر خسیسه ، گل آورده و
سومی برای گرفتن سوغاتی (با منت ) برات گل آورده ،
اما نفر چهارم فقط بخاطر علاقه ای که به تو داره و برای دیدن تو گل آورده ؛
گرچه شاخه گل او بسیار کوچک و نا چیز است و در مقابل دسته گل دیگران به چشم هم نمیاد ؛
اما چون فقط به نیت تو آورده ،برات زیباترین گله ! درسته ؟
با این مثال میخوام بینش و نیت چهار نفر که یک کار مشترک را انجام می دهند را عرض کنم ؛
بعد خودت بگو قرب و ارزش کدام نزد خدا بالاتره .
اولی نماز می خونه چون می ترسه خدا او را به جهنم ببره ، دومی نماز می خونه برای بهشت و پاداش گرفتن ،
سومی با منت می خونه و توقع داره که حاجتش را بگیره ( هی میگه خدایا من که این قدر نماز خوندم چرا حاجتم رو نمیدی )
اما چهارمی آن بنده ای است که با بینش و نگاه درست به هستی ،
فقط برای سپاس و شکر از نعمت های خداوند مهربان نماز می خواند و خودش هم می داند
با این نماز نمی تواند ذره ای از نغمت ها ی خدا ی مهربان را سپاس بگوید. حال تو بگو .........
در ادامه مطلب با ما همراه باشید
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
همه می دانیم که ما دو نوع روزی داریم : 1- روزی مادی 2- روزی معنوی
روزی مادی به کجای شما می رسد ؟ به ماده و جسم و اعضای بدن
شما وقتی سرسفره می نشینید و غذا میل می کنید با کدام عضو بدنتان خدا را شکر می گویید ؟ بله با زبان
پس روزی مادی را باید با زبان مادی شکر کرد . حال وقتی خدا به تو روزی معنوی می دهد ؛ آن را چگونه باید شکر کرد ؟!
مثلا به تو علم می دهد و تو یاد می گیری چگونه زندگی کنی تا به سعادت برسی ! خب این نعمت علم را چگونه می خواهی سپاس بگویی ؟
جسم تو غذا خورد و گفت : "الحمد لله " اما روح تو وقتی غذا ی متناسب با خودش را می خورد ، این شکر فقط با زبان میسّر نمی شود و شکری دیگر می طلبد .
پس شکر هم بر دو بخش است : 1- شکر زبانی 2- شکر عملی
روح من وقتی علم را گرفت و به جانش رفت و رشد کرد ؛ هم به زبان باید بگوید : خدایا شکر و سپاس که برای من حقایق را باز کردی و هم باید به آنچه یاد گرفته عمل کند .
و این عمل به آنچه یاد گرفته می شود >>> شکر عملی
پس آنجا که گفته اند شکر نعمت ، نعمتت افزون کند ؛ منظور یک شکر زبانی و اعتباری نیست ، بلکه منظور حقیقت و باطن شکر است که باید آن را بجا آوری .
یعنی اگر شما به این چند خط که یاد گرفتی ، عمل کنی ، در ازای آن ده صفحه ی دیگر به تو یاد می دهد و اگر به ده صفحه عمل کردی ؛ صد صفحه یادت می دهد
و تو در این یاد گیری و عمل تا آنجا پیش می روی که دیگر به کتاب و معلومات دیگران احتیاجی نداری ! اینجاست که تو به علم لدنّی دست پیدا می کنی و به علمی ناب می رسی ؟؟؟
همان گونه که آیت الله بهجت (رضوان الله علیه ) هم مکرر فرموده اند : به آنچه می دانید (به معلومات ) عمل کنید تا آنچه نمی دانید و برایتان مجهول است برایتان معلوم و روشن شود .
برچسبها:


















